Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-02@01:00:36 GMT

فاطمه ئیل یاسیان

تاریخ انتشار: ۵ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۱۶۲۳۴

فاطمه ئیل یاسیان

‍‍‍‍‍‍

دریافت 9 MB

استان: سمنان

حوزه انتخابیه: دامغان

شعار انتخاباتی: بانوی توانمند، مشارکت حداکثری، سرزمین مادری

پویش بزرگ انتخاباتی خبرگزاری مهر با عنوان «با مهر انتخاب کنیم؛ کارآمدی و شایسته گزینی» تلاش دارد با آماده کردن بستری مناسب برای معرفی داوطلبان نمایندگی دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، گامی در جهت کمک به مردم برای انتخاب اصلح و برگزاری پرشور انتخابات بردارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فاطمه ئیل یاسیان یکی از داوطلبان نمایندگی دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی است که در زیر روزمه کوتاهی از ایشان و پاسخ‌هایشان به سوالات مهر در دو بخش کشوری و استانی را می‌خوانید:

رزومه:

- فاطمه ئیل یاسیان نامزد دوازدهمین دوره انتخابات مجلس می‌باشد که خود کفایی شهر خود را در نظر دارد

سوالات کشوری:

* مهم‌ترین آسیب کارکردی مجلس شورای اسلامی از نگاه شما چیست؟

به نظر من، یکی از مهم‌ترین آسیب‌های کارکردی مجلس شورای اسلامی این است که بوضوح نظرات و نیازهای مردم را به خوبی نمایندگی نمی‌کند. بسیاری از نمایندگان مجلس به جای تلاش برای حل مشکلات و رفع نیازهای جامعه، به دنبال منافع شخصی یا گروهی خود هستند. علاوه بر این، فشارها و تحقیرات سطح قدرت در کشور باعث شده است که بعضی از نمایندگان تصمیم‌گیری‌های خود را با توجه به منافع سطح قدرت بگیرند و به جای پاسخگو بودن به مردم، پاسخگو باشند به فشارها و دستورات سطح قدرت. این مسئله باعث ضعف دولت‌ها و عقب‌افتادگی کشور در حل مشکلات عمده جامعه شده است.

*مجلس برای تقویت نقش نظارتی و تقنینی خود باید دست به چه اقداماتی بزند؟

برای تقویت نقش نظارتی و تقنینی خود، یک مجلس باید اقدامات زیر را انجام دهد: ۱. تعیین استانداردها و قوانین دقیق برای عملکرد اعضا و کارکنان مجلس. ۲. ارتقا فرآیندهای نظارتی و تقنینی برای جلوگیری از فساد و سو استفاده. ۳. برگزاری دوره‌های آموزشی و آموزش‌های مستمر برای اعضا و کارکنان مجلس در زمینه‌های نظارت و تقنین. ۴. افزایش شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها و عملکرد مجلس به منظور جلب اعتماد عمومی. ۵. همکاری با سازمان‌ها و نهادهای مستقل برای تحقق هدف‌های نظارتی و تقنینی. ۶. اعمال پاداش و تشویق به عضوانی که در نظافت خود عالی عمل کنند. با انجام این اقدامات، مجلس قادر خواهد بود نقش نظارتی و تقنین خود را بهبود داده و به صورت کامل عمل کند.

*نمایندگان چرا نباید اسیر تجمل‌گرایی شوند و برای پرهیز از این آسیب، چه اقداماتی ضرورت دارد؟

اسیر تجمل گرایی شدن برای یک نماینده می‌تواند منجر به از دست دادن اعتماد مردم و افزایش فاصله بین او و جامعه شود. این موضوع می‌تواند باعث کاهش کارآمدی و تأثیرگذاری نماینده در حل مسائل و مشکلات جامعه شود. برای پرهیز از اسیرتجمل گرایی، نماینده باید به موارد زیر توجه کند: ۱. صادقانه بودن: نماینده باید همواره صادق و رک باشد و از استفاده از تجاوز به حقیقت و تحریف حقایق خودداری کند. ۲. پذیرش نظرات مخالف: نماینده بی‌طرفانه باید نظرات مخالف خود را هم قبول کند و به آن‌ها گوش فرا دهد. ۳. عمل به علاقه‌ها و نظرات جامعه: نماینده باید به علاقه‌ها و نظرات جامعه توجه کند و سعی کند در راستای آن‌ها عمل کند. ۴. پاسخگو بودن: نماینده باید همواره پاسخگو باشد و به سوالات و ابهامات جامعه پاسخ داد.

*همکاری و همراهی میان مجلس و سایر قوا و دستگاه‌ها چه تأثیری می‌تواند بر پیشرفت کشور داشته باشد؟ به نظر شما مهمترین تجلی‌گاه این همراهی و همکاری چیست؟

همکاری و همراهی میان مجلس و سایر قوا و دستگاه‌ها می‌تواند تأثیر بسیار مثبتی بر پیشرفت کشور داشته باشد. این همکاری و همراهی بهبود فرآیندهای تصمیم‌گیری، افزایش شفافیت، کاهش فساد، تقویت حکمرانی خوب و تأمین رضایت عمومی را از جمله اثرات آن محسوب می‌شود. به نظر من، مهم‌ترین تجلی گاه این همکاری و همراهی، احترام به نظرات و دیدگاه‌های گروه‌های مختلف است. احترام به نظرات دولت، مجلس، قوا و دستگاه‌های دولتی و غیردولتی باعث خلق چارچوب مناسب برای همکاری و همزبان شدن بین این گروه‌ها خواهد شد. احترام به نظرات دیدگاه‌های مختلف باعث پذیرش تنوع فکر در فضای سیاسی کشور خواهد شد که در نتیجه آن پروژه‌‎ پروژه پیاده کشور به صورت کامل تحقق یابد.

*مسؤولیت پذیری در قبال مردم موضوعی است که نمایندگان باید همواره به آن توجه داشته باشند. اگر نمایندگان از این مهم غافل شوند، چه پیامدهای منفی ایجاد خواهد شد؟

مسئولیت پذیری در قبال مردم به معنای احترام و توجه به نظرات، نیازها و مشکلات آنها است. اگر نمایندگان این مسئله را نادیده بگیرند، می‌تواند منجر به افزایش نارضایتی و عدم اعتماد مردم به سیاست‌مداران شود. همچنین، عدم توجه به نظرات و نیازهای مردم می‌تواند باعث بروز تضاد و تقابل در جامعه شود و منجر به بروز اختلافات و تنش‌های اجتماعی شود. بنابراین، نمایندگان باید همواره به مسؤلیت پذیری در قبال مردم توجه داشته باشند و سعی کنند با گوش دادن به نظرات و نیازهای آنها، روابط خود را با مردم بهبود دهند. این کار باعث افزایش اعتماد و همکاری مردم با سیاست‌مداران خواهد شد و بهبود عملکرد سیاسی و اجتماعی کشور را تضمین خواهد کرد.

*مردمی بودن یکی از خصیصه‌های مهم هر نماینده باید باشد. یک نماینده چگونه می‌تواند این خصیصه را تحقق بخشد بدون آنکه در ورطه عوام‌زدگی و طرح شعارهای غیر واقع‌بینانه اسیر شود؟

برای تحقق خصیصه مردمی بودن در نماینده، او باید به مردم گوش دهد و نظرات آن‌ها را جدی بگیرد. او باید با مردم در ارتباط باشد، به مشکلات و نیازهای آن‌ها توجه کند و سعی کند بهترین راه حل‌ها را برای حل این مسائل پیدا کند. برای جلوگیری از ورود به عوام زدگی، نماینده باید از منابع قابل اعتماد و صحیح استفاده کند و دقت کافی را در تحقیقات خود داشته باشد. همچنین، او باید از شعارزنی و تبلیغات سطحی پرهیز کرده و به جای آن، به مسائل عمده و واقعی کشور توجه کند. به علاوه، نماینده باید با شفافیت عمل کرده و به مردم گزارش دادگان خود را منتشر کند. همچنین، او باید در تصمیم‌گیری‌های خود به نظرات مختلف گروه‌های جامعه گوش دهد.

* طبق قانون اساسی یک نماینده در قبال همه مردم ایران مسؤولیت دارد. برای تحقق این اصل مهم و جلوگیری از بخشی زدگی، باید چه مواردی مد نظر قرار گیرد؟

برای تحقق این اصل و جلوگیری از بخشی زدگی، نماینده باید به موارد زیر توجه کند: ۱. حفظ حقوق مردم: نماینده باید به حفظ حقوق و آزادی‌های شهروندان ایران توجه کند و در قبال هر گونه نقض حقوق مردم اقدام مناسب را انجام دهد. ۲. پیشرفت و توسعه کشور: نماینده بیانیه‌ها و اقدامات خود را به منظور پیشرفت و توسعه کشور و بهبود شرایط زندگی مردم ایران انجام دهد. ۳. مبارزه با فساد: نماینده باید در جلوگیری از فساد، فروپاشی ساختارهای قانونی و هر گونه بخشی زدگی در کشور تلاش کند. ۴. شفافیت: نماینده باید در همکاری با دولت و سایر نهادها به منظور تضمین شفافیت در عملکردها و تصمیمات خود، تلاش کند.

سوالات استانی:

*عدم توسعه و تقویت گمرک‌ها و بازارچه‌های مرزی یکی از مسائل استان اردبیل است. برای بهره گیری از ظرفیت این حوزه چه برنامه‌ای دارید؟

برای افزایش توان آبی استان سمنان می‌توانید از روش‌های زیر استفاده کنید: ۱. احداث سدها و تالاب‌ها: احداث سدها و تالاب‌ها به منظور ذخیره آب باران و جلوگیری از رواناب و خشکسالی می‌تواند به افزایش توان آبی استان کمک کند. ۲. بهره‌برداری بهینه از منابع آب: استفاده بهینه از منابع آب شامل کاهش هدررفت آب، استفاده از روش‌های نوین آبیاری و بهره‌برداری از منابع زیرزمینی می‌تواند به افزایش توان آبی استان کمک کند. ۳. حفظ جنگل‌ها و بقایای گیاهی: حفظ جنگل‌ها و بقایای گیاهی باعث حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش خاک می‌شود که در نتیجه باعث افزایش توان آبی استان می‌شود. ۴. ترویج فرآورده‌های کم آب: ترویج فرآورده‌های کم آب مثل گلاب، عرق گلاب، عسل و … محصولات باارزش دامنه دسترسی قرار داد.

*دست کم ۳۰ درصد جمعیت اردبیل در بافت‌های فرسوده، تاریخی و غیر رسمی سکونت دارند. برای حل معضل حاشیه‌نشینی و نوسازی ابنیه استان، چه تدابیری باید اندیشیده شود؟

برای رفع عقب ماندگی استان در زمینه جذب سرمایه در زمینه معدنی و صنعتی و گردشگری، برنامه‌های متنوع و جامعی باید اجرا شود. این برنامه‌ها شامل موارد زیر می‌تواند باشد: ۱. توسعه زیرساخت‌های لازم برای جذب سرمایه، از جمله ایجاد پارک‌های صنعتی و معادن، بهبود شبکه حمل و نقل، فراهم کردن خدمات بهینه برق، گاز و آب. ۲. تشویق سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی در صنایع مختلف از جمله معدنی، صنعتی و گردشگری با ارائه تسهیلات مالی، کاهش مالیات و تسهیلات دولت. ۳. ترویج استفاده از فناوری‌های نوین در صنایع مختلف به منظور بهبود کارآفرینان و رقابت پذیر بودن استان. ۴. توسعه صادرات محصولات صنعتی و معدنی استان به بازارهای خارج از کشور با هدف افزایش درآمدها. ۵. ترویج گردشگری در استان با ساخت منطق‌های گردشگری، فروش نقطه علاقه‌های توریستی ۶. همکاری با دولت ۷. رابطہ با سازمان‌های بین الملی ۸. رابطہ با دولت خارجی ۹. رابطہ با سازمان‌های منطقه.

*رعایت الگوی کشت با توجه به منابع و ظرفیت‌ها، یکی از خلاءهای موجود در استان اردبیل است. برای این موضوع به خصوص جلوگیری از کشت محصولات آب‌بر چه برنامه‌ای دارید؟

برای حل مسئله فرسودگی و کمبود مدارس، اقدامات زیر را می‌توان انجام داد: ۱. سرمایه‌گذاری در ساخت و ساز مدارس جدید: با تخصیص بودجه‌های لازم برای ساخت و تجهیز مدارس جدید، می‌توان از کمبود مدارس و فرسودگی آن‌ها جلوگیری کرد. ۲. بازسازی و بهبود تجهیزات مدارس قدیمی: با انجام تعمیرات و بازسازی‌های لازم در مدارس قدیمی، می‌توان از فرسودگی آن‌ها جلوگیری کرده و شرایط آموزش و پرورش را بهبود بخشید. ۳. تعظیم استفاده از فضای خالی: استفاده بهینه از فضای خالی در شهر برای ساخت مدارس جدید چنین رابطه نقش بسته است. ۴. همکاری با نهادهای خصوصی: همکاری با نهادهای خصوصی برای ساخت و تجهیز مدارس جدید، بهبود شرایط آموزش و پرورش را تضمین کنده و کمک به حل مشکلات فرسودگی در مدارس می‌باشد.

کد خبر 6033440

منبع: مهر

کلیدواژه: دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی قانون اساسی خبرگزاری مهر مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس 1402 بوشهر تبریز انتخابات مجلس شورای اسلامی کرمانشاه مشهد اردبیل مشارکت مردم در انتخابات نیمه شعبان خطبه های نماز جمعه ایلام همدان انتخابات خبرگان رهبری 1402 مجلس شورای اسلامی همکاری و همراهی نظارتی و تقنینی باید همواره مدارس جدید تصمیم گیری برای تحقق خواهد شد برای حل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۱۶۲۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!

آفتاب‌‌نیوز :

مهدی نصیری، چپ سابقاً انقلابی و سوپر منتقد جمهوری اسلامی که از درون ایران سیاست‌های حکومت را با تندترین ادبیات نقد و به ساختار‌ها حمله می‌کرد طی روز‌های گذشته بدون هیچ مشکلی از ایران خارج شد و به اتفاق همسرش برای یک سفر سه ماهه و دیدن فرزند خود به کانادا رفت.

به نوشته سازندگی، او در اولین فرصت نیز در گفت‌وگویی با تلویزیون بی‌بی‌سی در اقدامی شاذ و عجیب خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاج‌زاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوری‌خواهی می‌توانند متحد شوند. نصیری از مهندس میرحسین موسوی، مصطفی تاج‌زاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاح‌طلبی نام برد که می‌توانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنت‌طلبان چاره‌اندیشی کنند.

پیش از بررسی این پیشنهاد عجیب و غیرمعمول باید پرسید که مهدی نصیری کیست و از چه جایگاهی چنین نسخه‌ای می‌پیچد؟ او اصلاح‌طلب است؟ خیر. آزادی‌خواه است؟ چنین چیزی در کارنامه او به‌خصوص در سال‌هایی که مدیرمسئول روزنامه کیهان بود، دیده نمی‌شود. چه آنکه مقالات تند‌وتیز و افشای نیمه پنهان روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان در دوره او در کیهان راه‌اندازی شد تا با تندروی‌های بسیار پنجه بر صورت این افراد بکشد.

هنوز فراموش نشده زمانی که او در غوغای جوانی سیر می‌کرد، چگونه مهندس بازرگان که دو برابر سن او در امر سیاسی کار کرده بود را تمسخر می‌کرد و وی را تخفیف می‌داد. با این حال مهدی نصیری در سال‌های اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنت‌طلب تغییر داد و با راه‌اندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را می‌شناختند، حیرت‌انگیز بود.

کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را می‌خواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریش‌هایش خرده گرفت و او را از دایره حزب‌الله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغه‌ای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.

اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بی‌آنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیف‌تر از آنچه نصیری می‌نوشت، بازداشت و دادگاهی می‌شدند. حال وی بی‌هیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتگو با بی‌بی‌سی، رضا پهلوی را شاهزاده می‌خواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی می‌نشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن می‌گوید و خواهان یک اتحاد نامقدس می‌شود.

آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سال‌ها در حصر است، سخن می‌گویید؟ شما آیا نماینده جمهوری‌خواهان ایرانی هستید و سخنگوی آن‌ها شده‌اید؟ تاج‌زاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمی‌ماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنت‌طلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟

فردی که شما او را شاهزاده می‌خوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن می‌گویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشور‌های دیگر نامه فدایت شوم می‌نویسد که تحریم‌های اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟

فرض محال که محال نیست، اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد می‌شود و در مدار توسعه قرار می‌گیرد؟ آیا مشکلات حل می‌شود؟ بی‌تردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق می‌دهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد.

مردم ایران به گواه تاریخ، همیشه از افراطیون لطمه دیدند. افراطیون چه در جایگاه چپ و چه از منظر راست با ناعقلانی‌گرایی سیاسی، بیشترین ضربات را بر پیکر این کشور زده‌اند.

شما نیز اکنون در همان جایگاه نشسته‌اید و به دلیل اینکه دو دوره در حیات سیاسی جمهوری اسلامی به شدت ذیل رادیکالیسم فعالیت کرده‌اید، می‌توان به قطعیت گفت، پیشنهاد غیرمنطقی شما ناممکن است. زیرا بین جمهوری‌خواهان و سلطنت‌طلبان، دریایی از اختلاف تاریخی و نظری وجود دارد که نمی‌توان به سادگی از آن‌ها چشم پوشید.

جواد امام، محمد علی ابطحی و محمود صادقی درباره گفت‌وگوی اخیر مدیرمسوول سابق کیهان با BBC، سخن گفتند

روزنامه اعتماد نیز نوشت: «سوپر حزب‌اللهی دیروز که امروز رویکرد‌های براندازانه ارائه می‌کند.» این ترجیع‌بندی است که از دیروز و پس از مصاحبه مهدی نصیری و ارائه راهبرد از بین بردن فاصله از شاهزاده تا تاجزاده توسط بسیاری از چهره‌های سیاسی به گونه‌های مختلف تکرار شده است. چهره‌ای که در سال‌های ابتدایی انقلاب در دهه ۶۰ همکاری با کیهان را در قم آغاز کرد و بلافاصله پله‌های پیشرفت را به سرعت پیمود و در شمایل چهره رادیکال جناح راست و سوپر انقلابی در کیهان، نسخه‌هایی برای سرکوب منتقدان و دگراندیشان می‌نوشت.

نصیری که در حوزه متعلق به مکتب تفکیک (عدم ورود به حوزه سیاسی) بود در ادامه نه‌تن‌ها به عرصه سیاسی ورود کرد، بلکه به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، بیش از اندازه در سیاست غوطه‌ور شد و از گذشته‌اش فاصله گرفت.

این، اما همه سرنوشت نصیری نبود؛ کار به جایی رسید که آرام آرام از سال‌های انتهایی دهه ۸۰ نوع دیگری از کنشگری را برگزید و منتقد تند تصمیمات نظام شد. مسیری که به شکل و شمایل دیگر، توسط محسن مخملباف و بسیاری دیگر از چهره‌های سیاسی بریده هم پیموده شده بود. چهره‌هایی که فعالیت خود را در عرصه سیاسی با اصرار در تحقق آرمان‌های انقلابی آغاز می‌کنند. اما نهایتا با انکار همان آرمان‌ها به خط پایان کنشگری سیاسی می‌رسند. مصاحبه نصیری در بی‌بی‌سی فارسی، اما در عرصه داخلی بازخورد‌هایی هم پیدا کرد.

محمود صادقی، چهره اصلاح‌طلب به این نکته اشاره کرد که: «اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاح‌طلب دموکراسی‌خواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فردمحور هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد. ترسم نرسی به کعبه‌ای اعرابی! کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است...»

محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب از مهدی نصیری، مدیرمسوول اسبق روزنامه کیهان انتقاد کرد و نوشت: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزوسیونی‌اش مورد قبول اپوزوسیونی قرار می‌گیرد که ۴۰ سال است در تلاش برای براندازی هستند و نیازی به تازه‌وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است. مهندس موسوی، نرگس محمدی، فائزه هاشمی و تاجزاده هم، چون دلسوز این جامعه بوده‌اند در ایران باقی مانده‌اند و در زندان و حصر هستند. بد پوست خربزه‌ای زیر پای آقای نصیری انداخته‌اند تا تمامش کنند. هم از داخل حاکمیت و هم از خارج و از درون اپوزوسیون.»

با توجه به بازخورد‌های موضوع «اعتماد» گفت‌وگویی را با جواد امام، دبیر کل مجمع ایثارگران برنامه‌ریزی کرد تا درباره بخشی از دیدگاه‌های مطرح شده در این گفتگو بحث کند. امام با واکاوی گزاره‌های بنیادین اصلاحات به این نکته اشاره می‌کند که جمهوری مسیر طبیعی مشروطه ایرانی است و بازگشت دوباره به مشروطه در واقع نوعی عقبگرد محسوب می‌شود و فایده‌ای برای ایران نخواهد داشت. امام با واکاوی دیدگاه‌های چهره‌هایی، چون تاجزاده، موسوی و خاتمی رویکرد‌های افراطی چهره‌هایی مانند نصیری را برخلاف حرکت طبیعی اصلاحات ایرانی می‌داند.

صحبت‌های اخیر مهدی نصیری با بی‌بی‌سی بازخورد‌هایی در فضای عمومی کشور پیدا کرده است. نصیری در این گفتگو با بردن نام‌هایی، چون تاجزاده، میرحسین موسوی و اصلاح‌طلبان، دیدگاه‌هایی را مطرح کرده است. درباره این دیدگاه‌ها نظری دارید؟

از آنجا که مهدی نصیری اسامی افرادی مانند مهندس میرحسین موسوی و مصطفی تاجزاده و سایر چهره‌های اصلاح‌طلب را مطرح کرده، لازم است توضیحاتی درباره موضوع داده شود. این افراد مطرح شده، مواضع روشنی دارند و مشخص است سال‌های سال در راستای تحقق مفاهیمی، چون آزادی، عدالت، تنش‌زدایی، شایسته‌سالاری و... فعالیت می‌کنند. البته من نماینده این دوستان نیستم، اما تا جایی که می‌دانم، فردی مانند مصطفی تاجزاده هرگز در مسیری حرکت نکرده است که نصیری ادعا می‌کند. مسیر اصلاح‌طلبان و مرزبندی‌های آنان هم روشن است؛ مهدی نصیری نه از اصلاح‌طلبان نمایندگی دارد و نه می‌تواند از جانب افراد اصلاح‌طلب صحبت کند. پیشنهاداتی هم که در گفت‌وگوی اخیر خود طرح کرده، بیشتر در راستای انشقاق و تحت‌فشار قرار گرفتن جریانات داخلی بوده است نه دستیابی به انسجام. در واقع ایشان به دنبال دعوای جدیدی است. امروز بحث‌های مرتبط با براندازی روشن شده به قول سید محمد خاتمی، شرایط امروز کشور به گونه‌ای نیست که از طریق براندازی بتوان مطالبات مردم را محقق کرد. اتفاقا بسیاری از افرادی که نگران ایران و ایرانی هستند، هرگز نسخه براندازی را توصیه نمی‌کنند. شخصا نمی‌توانم شخصیت چهره‌ای مانند مهدی نصیری را تحلیل کنم و ببینم این اظهارات با چه مبنایی سازگار است. نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاه‌هایی است که قبلا توسط مهدی نصیری‌ها پایه‌گذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است.

چرا این‌طور فکر می‌کنید. در ظاهر یک چهره سیاسی و رسانه‌ای اظهاراتی را درخصوص موضوعی خاص مطرح کرده است، چرا فکر می‌کنید این رویکرد‌های مطرح شده، ابهاماتی دارد؟

بسیاری از دوستان اصلاح‌طلب، فعالان سیاسی و دانشگاهی، نقد‌هایی مبنایی‌تر، علمی‌تر و در چارچوب منافع ملی کشور مطرح کردند و با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو شدند، اما مهدی نصیری هرگز دچار این مشکلات نشد. این موضوع کمی نیست. چرا در ساختاری که با کوچک‌ترین نقد‌ها برخورد شده، هیچ برخوردی با اظهارات تند نصیری نشده است؟ به نظر می‌رسد مهدی نصیری امروز قصد دارد، افراد و جریاناتی را علیه اصلاحات تحریک کند. قبل از مهدی نصیری، بسیاری از براندازان بیرون از کشور به بن‌بست برخورد کردند. اگر قرار به پویش مسیری در ایران باشد، مسیر اصلاحات است و اگر ساختاری قرار باشد این پروژه را پیش ببرد، این جریان اصلاحات است که می‌تواند این پروژه را راهبردی کند. نصیری ابتدا باید خود را تعریف کرده و تبار سیاسی خود را روشن کند. اگر مهدی نصیری بخواهد جریانی را مخاطب قرار دهد، باید جریان خودبرانداز داخلی و اصولگرایان رادیکال را مخاطب قرار دهد. او نماینده اصولگرایان تندرو و رادیکال کشور است. چه افرادی که برانداز هستند و چه افراد و جریاناتی که با رفتار، عمل و سیاست‌های‌شان کشور را به سمت خودبراندازی سوق می‌دهند، به افکار و رفتار نصیری نزدیک هستند. مرزبندی اصلاحات کاملا روشن است. ما نگران آینده ایران، مردم، جوانان و زنان این سرزمین هستیم. اینکه ناگهان اصلاح‌طلبان و پهلوی ناگهان در کنار هم قرار داده شوند و ایده‌ای با عنوان از تاجزاده تا شاهزاده طرح شود، مشخص نیست از قوطی کدام عطاری بیرون آمده است.

آیا شما هیچ‌وقت با مهدی نصیری صحبتی داشته‌اید. از نزدیک او را می‌شناسید؟

زمانی صحبت محدودی با مهدی نصیری داشتم و ایشان تصور می‌کرد ممکن است سلطنت‌طلبان پایگاه‌های جدی در کشور داشته باشند. من به او پاسخ دادم که قطعا آنچه که بیرونی‌ها ساخته و پرداخته کرده‌اند، برآمده از اشتباهات جمهوری اسلامی بوده است نه توان طرف مقابل. جمهوری اسلامی هر نقد و اعتراض داخلی را به ناحق به جریانات بیرونی و سلطنت‌طلب‌ها منتسب کرده و به این شیوه برای آن‌ها ارزش افزوده سیاسی ایجاد کرده است. معترضان داخلی و منتقدان داخلی اساسا نسبت چندانی با براندازان بیرونی ندارند. ضمن اینکه ظرفیت‌های بسیاری در خارج از کشور وجود دارند که قلب‌شان برای ایران می‌تپد و حاضرند برای اصلاح وضع موجود هزینه دهند. این تصور که مردم ایران علاقه زیادی به تاج و تخت دارند یک توهم است. مردم ایران هزینه‌های بسیاری برای تحقق جمهوری داده‌اند و این انقلاب هم خروجی عملکرد رژیم گذشته بوده است. نادیده گرفتن همه این مسیر و سپردن کشور به دست فرد و جریانی که هیچ عملکرد مثبتی طی ۵ دهه گذشته نداشته است، منطقی نیست. چهره‌هایی مانند خاتمی، تاجزاده و میرحسین موسوی شخصیت‌هایی هستند که برای این کشور و آرمان‌های مردم هزینه داده‌اند. آنچه منافع مردم را تامین می‌کند، جمهوری، دموکراسی، آزادی، حاکمیت قانون و تنش‌زدایی است. نمی‌توان دوباره منافع و آینده مردم را به خطر انداخت و این آینده را دراختیار فردی سپرد که برای ایران و ایرانی اهمیتی قائل نیست و به دنبال به دست آوردن تاج و تخت خود است.

چه نسبتی میان این اظهارات و تندروی‌های داخلی و خالص‌سازی مشاهده می‌شود؟

اگر امروز به وضعیت موجود و یکه‌سالاری موجود، خالص‌سازی، شکاف میان مردم و دولت و... نقد‌های جدی داریم به این معنا نیست که قرار است مسیر سلطنت‌طلبی را در پیش بگیریم. اصلاح‌طلبان بدون مردم جایگاهی ندارند. مقوله‌ای که حاکمیت فعلی به آن نیاز دارد، بازگشت به حاکمیت مردم و سنجش مقبولیت جریانات سیاسی در داخل کشور است. اگر اپوزیسیون ایرانی قرار باشد به سمت معامله با افراد و جریانات امتحان پس داده بروند، مقبولیتی در جامعه نخواهند داشت. در جمع‌بندی می‌توان گفت که معلوم نیست صحبت‌های مهدی نصیری آیا توسط خودش بیان شده یا پروژه‌ای پشت این فرد است. تا شفاف‌سازی نشود، نمی‌توان تحلیل جامعی صورت داد. گذشته نصیری‌ها روشن نیست. مهدی نصیری علی‌رغم اینکه خود را ذیل مکتب تفکیک تعریف می‌کند و این دیدگاه اساسا معتقد به مشارکت در حکومت و ورود به آن نبودند به فعالیت‌های سیاسی ورود کرده است. آقای نصیری باید توضیح دهد چگونه از دل مکتب تفکیک به سمت فعالیت‌های سیاسی و حاکمیتی کشیده شده و نهایتا سر از یک قلمروی برهوت و نامشخص در آورده است. ما هرگز به دنبال ترقی معکوس نبوده و نیستیم. باید همه ظرفیت‌های کشور و ظرفیت‌های خارج از کشور در یک راستا جمع شوند و برای توسعه و پیشرفت و آزادی ایران به کار برده شوند. مسیری که نصیری‌ها طی می‌کنند، مشکوک است و بیشتر در راستای انشقاق و دعوا‌های سیاسی می‌توان آن را دسته‌بندی کرد.

فارغ از اینکه مهدی نصیری کیست و چه گذشته‌ای دارد و درباره تاجزاده و شاهزاده چه گفته، درباره تجمیع ظرفیت‌های جمهوری‌خواهان و اصلاح‌طلبان از یک‌سو و مشروطه‌خواهان از سوی دیگر صحبت کرده است. از منظر بنیادین آیا تمزیج و ترکیب این دو گفتمان (جمهوری‌خواهی و مشروطه‌خواهی) با هم امکان‌پذیر است؟

گفتمانی که ما در جریان اصلاحات دنبال می‌کنیم، در ادامه مسیر مشروطه‌خواهی است. اقتضای شرایط امروز ایران و گزاره‌ای که پاسخ داده است، حاکمیت رای و نظر مردم است. هنوز نسخه مناسب‌تری ارائه نشده است. آنچه ما از آن دم می‌زنیم بحث جمهوری است. اگر قرار باشد اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود و هزینه‌هایی که ملت ایران از زمان مشروطه تا به امروز پرداخته‌اند کنار گذاشته شود، نوعی بازگشت به عقب است. همین امروز افراد و جریاناتی در داخل کشور حضور دارند که دانش و تجربه لازم برای اداره کشور دارند، تصور اینکه همه این تجربه‌ها نادیده گرفته شده و استارت بازگشت به گذشته شود، اشتباه است. اقتضای امروز کشور نظام جمهوری است که مورد نظر اکثریت باشد. جمهوری هم به معنای رای و نظر اکثریت و حاکمیت قانون است. یکی از اشتباهات تحلیلی آن است که اشتباهات نظام جمهوری اسلامی با اشتباهات رژیم گذشته قیاس می‌شود درحالی که اگر اشتباهات رژیم گذشته نبود، اتفاقات سال ۵۷ رخ نمی‌داد و این همه هزینه متوجه کشور نمی‌شد. وقتی این همه هزینه برای حاکمیت مردم و قانون صورت گرفته باید تلاش کرد این ایده و آرمان محقق شود نه اینکه اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود.

برخی معتقدند مهدی نصیری‌ها از اصرار مطلق به انکار مطلق رسیده‌اند. یعنی چهره‌های تندرویی که در ادامه نوع متفاوتی از تندروی را تجربه می‌کنند. نظر شما چیست؟

اساسا تندروی و رادیکالیسم با جریان راست عجین است. تکلیف اصلاح‌طلبی با تندروی مشخص است، اساس اصلاح‌طلبی با میانه‌روی و خردورزی همراه است. روزی و روزگاری، نصیری‌ها روبه‌روی مطالبات مردم ایستادند و تندروی کردند، امروز هم بدون اینکه نمایندگی از مردم داشته باشد درباره آن‌ها صحبت کرده و راهکار‌های مساله‌ساز ارائه می‌دهد. من شناخت دقیقی از مهدی نصیری ندارم، بنابراین اظهارنظری هم درباره ایشان ندارم، اما برایم قابل فهم نیست، مدیر مسوول سابق کیهان به جای نقد گذشته خود و جریانی که به آن تعلق داشت، به سمت تخریب و انشقاق و دادن نسبت‌های ناروا به جریانات مختلف است. معتقدم خوب بود، نصیری این پیشنهاد را در ایران مطرح می‌کرد و دیدگاه فعالان سیاسی و مردمی را دریافت می‌کرد. میرحسین موسوی هر حرفی که زده و هر دیدگاهی را مطرح کرده در راستای مطالبات مردم بوده است. همواره هم بر حاکمیت قانون و اکثریت تاکید داشته، نمی‌توان از جانب مردم صحبتی کرد که به جای انسجام، انشقاق می‌آفریند. ایشان در داخل باید به فکر انسجام نیرو‌های داخلی بودند نه در خارج. معتقدم که مخاطب ایشان هم برانداز‌ها و خودبرانداز‌ها هستند. ایشان باید از خاستگاه اصلی خود که خودبرانداز‌های داخلی و برانداز‌های خارجی است، صحبت کنند نه از جانب اصلاح‌طلبان. اصلاح‌طلبان با برانداز و خودبرانداز فاصله دارند و معتقدند باید به فکر حاکمیت اکثریت بود.

دیگر خبرها

  • مخالفت ۳۰ نماینده مجلس با افزایش ۱۰درصدی تعرفه‌های تاکسی‌های اینترنتی!
  • نماینده مجلس : شهرداری حق دارد با خارجی ها قرارداد ببندد اما نه پنهانی
  • بهترین راه برای حمایت از کارگران اصلاح «قانون کار» است
  • کمبود معلم در هرمزگان ‌برای همیشه برطرف شود
  • جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
  • بدون آرام‌سازی اقتصاد امکان انجام هیچ کاری نیست
  • آخرین نطق رشیدی کوچی در مجلس
  • نماینده مجلس: پرداخت وام در کشور به کلی تعطیل شده است
  • چند دانش‌آموز سیل زده از کنکور سراسری جا ماندند؟
  • حضور نماینده خانم از تهران در مجلس اهمیت زیادی دارد